سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستانه
نوشته شده در تاریخ شنبه 89 مهر 10 توسط دوستانه | نظر

می ترسم .......

می ترسم تو نباشی و اشکهای غریبانه تو باشد که از آسمان بر صورت روزگار فرو می چکد.
وقتی تو نیستی باران تمام اشک های دلتنگ را همنوا با خویش جاری میکند و بغض ها را می شکند .....
وقتی تو نیستی باران همان نبودن توست که قطره قطره گریه می شود در جای جای زندگی ....
باران را بی تو نمی خواهم ..... وقتی که نمیدانم
تو در کجای زمین بر خطاهای من اشک می ریزی و گناهان مرا دل نگرانی ...
من اشک تو را نمی خواهم ....... طاقت ندارم ..... وقتی تو نیستی باران را نمی خواهم حتی اگر زیباترین و زلال ترین باشد !
تو باید بیایی که باران به اصالت خویش بازگردد......

تو باید باشی تا باران به مژده آسمانی بدل شود و امید را زمزمه کند .....
تو باید باشی که در میان باران، چشمان مهربانت را به هر سو بدوزی و رنگین کمان شادی را در میان رحمت پروردگارت پدیدار سازی .....
تو باید باشی تا باران وسعت کویری خاک را سیراب کند و گرنه ...........
دور از تو هیچ سیلابی تشنگی های زمین را اقامه نخواهد کرد ........
آقا جان ............ چقدر انتظار ....... چقدر فاصله ........ چقدر اندوه .... ؟
آیا صدای دلنواز انا المهدی (عج) را خواهم شنید .......... ؟؟





طبقه بندی: انتظار،  متن ادبی
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.

دریافت کد آمارگیر سایت