مادر بودن خیلی لذت بخشه....
وقتی دختر کوچولوت با دستای کوچولوش صورتت رو نوازش کنه...
وقتی با همون دستای کوچولوش تیکه های موزی که روی زمین انداخته و پُرزهای فرش بهش چسبیده رو دونه دونه تو دهنت بذاره و بخنده، و تو هم برای اینکه تو ذوقش نزنی همه شونو بخوری و لبخند بزنی.
مادر بودن خیلی قشنگه ....
وقتی داری نماز میخونی سر سجاده، دختر کوچیکت بیاد کنارت بهت تکیه بده و وقتی داری تشهد میخونی، سرشو بذاره رو پاهات و به چشمات زُل بزنه. وقتی ایستادی و داری ذکر قنوت رو میخونی بره زیر چادرت و داللی کنه. چادرت رو بکشه و بخواد بغلش کنی.
هر چند از اون نماز هیچی نمیفهمی و مجبور میشی دوباره بخونیش، ولی دخترت اندازه ی تموم عالم کیف میکنه و لذت میبره و این برای مادر قشنگ ترین صحنه ی زندگیه.
مادر بودن خیلی شیرینه ....
وقتی دخترت لیوان خالی رو بیاره بده دستت و با لحن شیرین بچگانه ی خودش که تازه دو سه کلمه یاد گرفته بگه: آب بده... بده... بده...
وقتی ببینی دخترت از فرط خستگی که بعد از بازیگوشی هاش پیدا کرده، بی سر و صدا یه گوشه ی اتاق آروم خوابش ببره.
مادر بودن نعمتیه که خدا فقط به مادرها داده. قدرش رو بدونید. مادر بودن خیلی سخته .... ولی شیرینه.
طبقه بندی: مادر