امسال دلم برای بارش برف خیلی تنگ شده بود.... تنها نصیب ما از دیدن برف، فقط از پشت قاب تلویزیون بوده ...
دیشب امّا، خواب قشنگی دیدم...
خواب دیدم داره از آسمون برف می باره. دونه های درشت برف، تند تند پایین میومد و من، دستهایم را رو به آسمون بلند کرده بودم، تا دونه های قشنگ برف روی دست های من بنشینه.
شب بود، و سفیدی برف همه جا را روشن کرده بود. کنار حرم حضرت معصومه سلام الله علیها بودم، روی پل آهنچی ... دونه های برف که از آسمون می بارید، زیر نور چراغ های حرم زیباتر جلوه گر میشد.
چرا کنار حرم، پل آهنچی؟! خودم هم نمیدونم. شاید چون از این مسیر خاطرات زیادی دارم. قبلاً هم چندین بار از همین مکان خواب های مشابهی دیده بودم.... انگار بین دل من و پل آهنچی کنار حرم بی بی (س)، یه حس مشترکی هست که هنوز نتونستم ربطش را پیدا کنم....
خیلی لحظات قشنگی بود. اصلا قابل وصف نیست.
همسرم میگه بارش برفی که توی خواب دیدی، رحمت و مغفرت خداست. امیدوارم رحمت خدا به همه ی بنده هاش برسه.
طبقه بندی: خواب برفی
به نام خدا
سلام
این وبلاگ میخواد از امروز مجددا شروع به کار کنه. ببخشید مجبورم لینک های دوستان رو حذف کنم و برای وبلاگهایی که فعال هستند و البته نوشته هاشون برام مهمّه درخواست تبادل لینک بفرستم. آخه به خیلی از لینک های دوستان که سر زدم دیدم اونام دیگه مدتهاست به روز نمیکنند و لینک وبلاگم از لیست دوستانشون حذف شده و فقط صفحه ی وبلاگ من شلوغ شده.
اگه یه وقت درخواست تبادل لینک دادید و رد کردم حلالم کنید. نمیخوام این بار لیست دوستانم خیلی شلوغ بشه از وبلاگهایی که سال به سال هم بهشون سر نمیزنم. میخوام فقط لینکهایی در لیست دوستانم باشه که به خوندن مطالبشون علاقه دارم.
التماس دعا
با بسم الله آغاز میکنم فعالیت در این وبلاگ را ....