• وبلاگ : دوستانه
  • يادداشت : اشتغال زن به قيمت محروميت فرزند
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • پارسي يار : 6 علاقه ، 8 نظر
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    چقدر دردناک بود..واقعا دلم به حال پسربچه يکسال و نيمه سوخت...بعداز يک هفته مادرش رو به عنوان مادر ميپذيره يا به عنوان خاله؟! براي قيامت اون خانم هم دلم ميسوزه..چه جوابي داره در پيشگاه خدا بده براي خيانت بزرگي که در حق بچه ش ميکنه
    واقعا بعضي ها لياقت اين هديه خدايي رو ندارن...حيف اون زنهاي مومنه اي که در حسرت بچه سالها با رنج و غصه دست و پنجه نرم ميکنن
    پاسخ

    اوهوم :( منم اتفاقا بهش گفتم چطوري طاقت مياري از بچت دوري؟ اونم بچه به اين کوچيکي. صحبت يکي دو روز هم نيست. يک ساله که اينطوري داره مياد اينجا و آخر هفته يه روز ميره شهرشون پيش بچش. ميگفت ديگه عادت کردم. مامانم بهتر از من مراقبشه. واقعا مادربزرگ کي ميتونه جاي مادر رو بگيره؟ از اين گذشته، همسر اين خانم چه گناهي کرده! مثلا ازدواج کرده که از تنهايي در بياد و طعم زندگي مشترک رو بچشه ولي اشتغال خانم در شهر ديگه.... بگذريم... مطمئن باش خودشون بهتر از ما اين چيزا رو ميدونن ولي بهونه براي جواب دادن زياد دارند.